سفارش تبلیغ
صبا ویژن
قناعت مالى است که پایان نیابد . [نهج البلاغه]


ارسال شده توسط حسین عنابستانی در 85/11/5:: 1:51 صبح

تازگی ها یکی از جوون های فامیل ما فوت کرده. مثل خیلی های دیگه که می میرن!

اما این یکی مرد ولی بنده خدا اسیر یه شایعه شد! مثل ناصر عبداللهی ! مثل زهره ! مثل خیلی های دیگه!

اجازه بدین یه ذره موضوع رو براتون باز کنم، چون  این بنده خدا علت مرگش ایست قلبی به علت نامعلوم ذکر شده بود، اما بین فامیل جور دیگه ای شایع شده بود! که من شما رو ارجاع می دم به جریان مرگ ناصر عبداللهی ! یعنی یه چیزی تو مایه های اون شایعه!

حالا خودتون تصور کنین، این ملت چه حرفا که نمی گفتن:

مگه میشه بیخود بمیره؟

مگه الکی هم آدم ایست قلبی میکنه؟

طرف سنگ کوپ کرده!

آره بابا وقتی یه چیزی رو با یه چیز دیگه بخوری سنگ کوپ میکنی ، آخرش هم همون ایست قلبی میشه دیگه!

دوز مصرفش بالا بوده!

...

امشب با یه بنده خدایی که فامیل نزدیکش بود صحبت می کردم، اونم دلش پر بود، اما یه مثال خیلی قشنگ زد که باعث شد من این مطلب رو تو وبلاگ بیارم،،

این عزیز آدمایی که این شایعات رو درست میکنن و بعد به عنوان خبر دسته اول منتقل میکنن به نفرات بعدی تشبیه به کسانی کرد که تو روز عاشورا بودند ولی شمشیر نکشیدند! ولی جنگ نکردند!

راست هم میگفت، مگه تموم کسایی که تو سپاه یزید بودند با هم امام حسین (ع) رو شهید کردند؟

اما خدا تموم کسایی که تو این جنگ بودند و جنگ رو تایید کردند و همراهی کردند لعنت میکنه!

بیاید یه ذره بترسونمتون!

دوست ما میگفت به نظر من بعضی ها خیلی الکی میرن جهنم و همه جای آدمو می سوزونن!

مثله همونایی که تو کربلا بودن و شمشیر نکشیدند و مثل کسایی که واسه چنین مرده هایی شایعه مزخرف درست می کنن!

دیدم حرفش حقه!

منم با خودم عهد می کنم که دیگه لااقل بهشت و جهنم رو بیخود نفروشم و نخرم!

لااقل به قیمت بخرم!

کسی مثل شمر لااقل یه خلاف سنگین کرده بود! حقش بود! اما اونی که تا الان رد مهر رو پیشونیش مونده ولی اسیر شایعات یزدید شده یا داره یه شایعه ساده رو منتقل میکنه، خیلی راحت نمیشه با جهنم رفتنش کنار اومد!

 

 


کلمات کلیدی : دل نوشته !