پيام دوستان
+
وبلاگم ده ساله شد...باورم نميشه ده سااال گذشته از اون همه خاطره....
خانمي در جستجوي بهتر
99/3/2
*سحربانو*
چرا از تلگرام نميشه پيام ارسال کرد
نور الزهراء
پَ رکورد زدين
*diafeh*
آاا يه زماني ميومدم زير همچين توييتايي ميگفتم تولدش مبارک=))
+
[تلگرام]
سلاممم
چه بر سر مجله پارسي اومده
حدود 95 هزار پست بررسي نشده هس
من به 90 هزار رسوندم ولي با اين بسته هاي گرون نت نتونستم بيشتر بررسي کنم
فک کنم راحت 5 گيگ بخاد خخخخ حالا فعلا علي الحساب بيايد اينستاگرام خخخ
@sahar_bannoo89

نسل چهارم☆
99/11/19
+
سلام !
چقدر سختمه ، اصلا نميدونم چطور يه زماني اينجا وبلاگ نويسي ميکردم ، سال 83 ، 84 ، 85 تا حوالي سال 91و 92 که ديگه ارتباطم قطع شد .
حتي نميدونم چطور بايد شروع کنم و چي بايد بگم ، حتي رابط کاربري سايت رو بلد نيستم کار کنم ، همينکه وارد صفحه خانگي شدم و رنگ سبز زمينه ش رو ديدم کل خاطراتم زنده شد .
کاش اون اولين اکانتم رو مي داشتم ، کسي هنوز شکارچي پارسي بلاگ رو يادش هست ؟
Hunter
99/11/11
من که اومدم و با کلي دردسر پيام رسان رو که نميدونم الان اسمش چيه پيدا کردم ، کلي اسم اينجا بود که اکثرا واسم آشنا بودن ، ليست برگزيده ها ، مهندس فخري ، ما خيلي ساله از اينجا رفتيم ولي هنوز خيليارو يادمون هست ، اون موقع با کارت اينترنت متصل ميشديم ، صداي بوق مودم ديال آپ ، بچه بوديم ، واسه رفرش کردن يه صفحه کلي طول ميکشيد .
بعد اين سالهاي آخر ، روم ؟ يه چيزي درست شد به اسم اتاق اگه اشتباه نکنم ، يه چيزي شبيه گروه ، يادم نيست ! گذشت ... ياد وقتايي که به مناسبت ها که نميدونم چه مناسبت هايي بود مهندس فخري اعتبار کاربري 3 هزار تومني اگه اشتباه نکنم اضافه ميکردن بهمون ، يادش بخير ، اون موقع اين شکلک ها فقط گل داشت ، نه پوکري ، نه استيکري ...
+
+
به نام خداوند مهرباني ها
.
.
*مهربان مادرم*
ميداني
*مهربانيت عاشقانه* است
و
*شکوه نامت زيبا*
*مادر جان*
اينجاکسي هست
ک به *رج ب رجِ دلتنگي هايت*
*بوسه بزند*
*برگرد*
*قاليچه دلتنگي *هايمان
*رج هاي آخرش* را هم
دارد *تمام* ميکند...
.
.
.
|دختر دوست داشتني|

نوشته هاي ...
99/11/7

+
+
به نام خدا
.
.
*دلتنگي*
تنها واژه ايست
ک در *سطر سطر اشعارم*
دست وپا ميزند
ميخاهم همه را رها کنم
ميخاهم با همين دل تنگم قدم بگذارم در* دشت روياها*
وخود را بسپارم ب *قاصدک هاي عاشقي* ک در *دشتت* رها کردي
*ب من نظاره کن*
*تو نيستي* و *شعرهايم چ دلگير بي تو برگزيده* ميشود
بين کدام قاصدک ها ب نظاره نشسته اي
ک *هواي مهربانيت* را چنين در همه جا پر کرده اند
*اي بانوي دشت روياها*
.
.
.
|دختردوست داشتني|

نوشته هاي ...
99/11/7

+
[تلگرام]
++
به نام خدا
.
*چشمانم قهوه ايست
موهايم مشکي
و دلم روشن به آمدنت
نشسته أم مشغولم به شمارش روزها
و صفحات تقويم را نگاه ميکنم
ميدانم مي آيي
ومن ب اميد آن روز حوالي چشمانت هستم...*
.
.
.
|دختر دوست داشتني|

رقيه کنيز بي بي زهرا
99/11/7

+
[تلگرام]
+
به نام خدا
.
نوشته ام از مهربانيت
نوشته ام از دشت قاصدک هايت
نوشته ام از قالي رج شده اي ک درنبودنت با شعرهايم بافتم
حال چگونه در اشعارم فرياد بزنم مهربانيت را
اينار ميخواهم عشقم ب تو را ب شکوفه ها بسپارم
تا بوسه اي شود روي دست مهربانت
اي بانوي رويايي دشت قاصدک ها
خورشيد هرروز از ميان قلب تو طلوع خواهد کرد...
.
.
|دختر دوست داشتني|

رقيه کنيز بي بي زهرا
99/11/7

+
[پيامک]
+
به نام خدا
.
امشب چشم ستاره ها *هواي دلتنگي* دارد
چک چک ميبارد
*ترانه* هاي دلتنگيشان روي *ايوان دلم*
*گلدان نرگسي* روي طاقچه قلبم
چشم ب *روزنه* اي ميان ابر ها دوخته
تا شايد ميان اين *هبوتِ سکوت*
*غزلي* بسرايد براي *دلتنگي ستاره ها*...
.
.
.
|دختر دوست داشتني|
رقيه کنيز بي بي زهرا
99/11/7

+
+
به نام خدا
.
پيماني ک عاشقانه بستي يادت هست
آن روز
پرتوهاي گرم خورشيد شاهدت بود
و دست پر مهر آب کشيده شد روي عهدت
يادت هست گفتي آرزو دارم ب *قافله ي عشق* برسم
يادت هست گفتي ميخاهم *پاسدار حرم عشق* باشم
حالا ا*رباب* صدايت کرده
خودش *دستت* را گرفته
اين هواي سرد *بهمن*
چيزي شبيه *تــو* را کم دارد
تـو با بال هاي *سرخي* ک از خورشيد هديه گرفتي
رو ب *جاودانگي* پر کشيدي...
.
.
.
|دختر دوست داشتني|

رقيه کنيز بي بي زهرا
99/11/7

+
+
به نام خداي پاييز
.
*برگ زرد پاييزي* هستم
ک در آخرين روزها
ب دست *تــو* افتاده ام
*مبادا رهايم کني زير پاي بادها*
*من* با دستان *تــو*
ب *بهار* ميرسم...
.
.
.
|دختردوست داشتني|

يک فنجان آرامش
99/11/7

+
+
به نام خدا
.
ديگرنوشته هايم ازقافيه افتادگرچه قافيه نوشته هايم تو هستي
اينارمينويسم ازسکوت
مينويسم از پله هايي ک روي آن ايستاده ام
هواي پاييزي چه بيرحمانه
تيغ تيزسرمه سرمايش را ب چشمم ميکشد
اشکم را درآورده
کاش قلبم باورميکرداين سرماي پاييزاست
اما اين هوا
هواي سرد بي مهري توست
ک مثل خودت
بيرحمانه
مرا
قلبم را
و تمام احساسم را تازيانه ميزند...
.
.
.
|دختردوست داشتني|
يک فنجان آرامش
99/11/7

+
+
به نام خدا
.
مينويسم از خودم
ازذهن آشفته ي اينروزهايم
ازدلتنگي هايي ک گاه وبيگاه همدم لحظه هايم ميشوند
روزهايم غريبست
روياهايم مي آيندوبي آنکه اسيرجوهرقلم شوند
ونقشي روي ورق سفيدروزگارترسيم کنند
ازدنياي صورتي آشفته ام پرميکشند وميروند
نميدانم ب چ چيزيا ب چ کسي فکرکنم
افکارم را بال وپرميدم
تاشايدپربکشد روب بيکرانه ها
آسمان رازيرپاهايم حس ميکنم
حالامن با تمام وجود
غرق در روياي ناتمام ابرهاشده ام
.

يک فنجان آرامش
99/11/7

4 فرد دیگر
34 فرد دیگر
+
+
به نام خدا
.
دوباره دست ب قلم شده ام
ميخاهم بنويسم از تو
ميخاهم بنويسم ک اين روزها چقد چشمانت را کم دارم
ميخاهم ب نوشته هايم روح خورشيد ببخشم
تا بداني اينجا کسي هست ک خورشيد را براي داشتنت از دفترآبي آسمان ب دفتر حريري قلب خود آورده...
.
.
عکس و متن| دختر دوست داشتني|
يک فنجان آرامش
99/11/7

+
+
.
به نام خداوند مهرباني ها
.
ميخاهم تمام *اشعارم* را *روح ببخشم* و آنهارا *زنده* کنم *بايادت*
چ لحظه هايي *زير باران اشک برايت باريدم*
و اين *باران*
*آسمان ابري دلم* را صاف کرد
شايد گوشه اي از *مهرباني خداست*
ک يک ريز دارد *غزل* مي سرايد
*غزلي* با نام زيباي *تو*
و من
*عشق* و *احساس* را برايت *هديه* آورده ام
و *قطره ي* اين *احساس*
*شبنمي* است بر *گل نگاهت*...
.
.
.
|دختردوست داشتني|
يک فنجان آرامش
99/11/7

4 فرد دیگر
29 فرد دیگر
+
+
به نام خدا
.
سرم را رو ب آسمان تا *خدا* گرفته ام
* دانهِ دانه صدف* از بلور چشمانم
با نوازش نسيم روي *گلپونه ها* مي افتد
آهِ من
هر دم با *نجواي فرشتگان*
در هم مي آميزد و * نغمه * ميشود
نغمه اي ک
*چشمان نقره اي خورشيد* را ب طرف *من* ميکشد
من را ميبيند و با دستان لطيفش
*حريري* از *ابرها* را روي سرم ميکشد
تا *سايباني* باشند
بر *ريگ* هاي *برهوت دلم*...
.
.
.
|دختر دوست داشتني|

يک فنجان آرامش
99/11/7
