سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کم ترین چیزی که در آخر الزمان یافت می شود، برادر قابل اعتماد است، یا درهمی از حلال . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]


ارسال شده توسط حسین عنابستانی در 85/8/10:: 3:28 صبح

درباره درد تا بحال صحبتی نکردم . در صورتی که خیلی جای بحث داره!

درد یکی از مهجورترین نعمت های خداوند به بندگان است که کمتر کسی میتواند قدر و ارزش آن را درک کند.  

در جامعه چند نوع نگرش درباره درد وجود دارد، یک عده عقیده بر این دارند که درد برابر با رنج و بدبختی است! و هر زمانی که دچار دردی یا عارضه ای میشوند شروع به بد و بیراه گفتن به شانس و اقبال و سرنوشت و حتی گاهی اوقات اطرافیان خود میکنند!

این گروه با این دید که دنیا محلی گذراست و همین چند روز زندگی هم باید به خوشی بگذرد! و این دردها زهری بر این جام شیرین اند! درد را مایه دردسر میدانند!

در تحقیقات روانشناسان، کسانی که با مسئله درد کنار نمی آیند و آن را همیشه برای خود مشکلی لاینحل و معضلی مشقت آفرین باقی میگذارند، از لحاظ اخلاقی کم حوصله و عجول هستند. این افراد با این دید که وقتی برای بیمار شدن وجود ندارد! با علم و یا بدون آگاهی درد را نمی پذیرند!

چنین رویه ای در دنیایی که هیچ کس نمیتواند خود را جدای از درد و بیماری بداند! و هر روز به تعداد بیماریهای واگیر دار، باکتریال، و ... اضافه میشود، جایی برای زندگی باقی نمیگذارد!

پس باید جور دیگری درد را دید! باید بیماری را با تفکری دیگر درک کرد و مورد بررسی قرار داد.

تفکری که قشر دیگر و صدالبته در اقلیت جامعه آن را مد نظر دارند، تقدس درد است.

این عده درد را هدیه ای از خداوند برای امتحانی و در صورت سربلندی در امتحان، پاداشی از دست خداوند می دانند!

شاید در ابتدا این تفکر بسیار ساده اندیشانه و به نظر برخی احمقانه باشد که چطور میشود در عین سختی و تحمل درد، بجای آه و ناله کردن ذکر و تسبیح خدا را بر زبان آورد!

حتی در بین عوام لطیفه هایی نیز برای تمسخر این عقیده ایجاد شده و رواج دارد که مایه بسی تاسف و نگرانی است.

اما اگر بدانیم که ما چه هستیم و کجا هستیم و اصولاً چه نیازی به بودن ما هست در میان این همه جمعیت! حداقل به این فکر می افتیم که چرا من اینقدر کم به خدا فکر میکنم؟ چرا در زمان سرمستی و شادی نهایت تلاش خود را برای استفاده از این شادی میکنم، ولی هنگام درد و بیماری با تمام قوا در صدد حذف بیماری از خود هستیم!

در واقع این دنیا و انسان بدون درد معنایی ندارد! انسان با درد متولد میشود. با درد زندگی می کند و با درد می میرد. درد زیربنای عالم خاکی است! در عالم ارواح چیزی به اسم درد وجود ندارد! چطور میشود بدون رهایی از این دنیا از درد و رنج خلاص شد؟

خداوند انسان را در سختی آفریده و در سختی ها نیز وی را می آزماید. تا انسان خود بداند که در کجای راه است! آیه در داخل مسیر است؟ یا اینکه بیراهه می رود؟

اطمینان داشته باشید هیچ  کس در این دنیا پیدا نمیشود که تا بحال دردی نداشته باشد. ولی اگر چنین انسانی باشد، چه زندگی دشواری دارد!

درد یک نشانه است! نشانه ای برای اینکه بدانیم چقدر ضعیفیم ! و در صورت برخورد درست با بیماری به میزان قدرت نفس خود پی ببریم!

در عقیده شیعه درد زمانی به سراغ کسی می آید که خداوند بر وی نظر کرده باشد!

در این زمان است که مومن درد را چون هدیه ای از بهترین و گرامی ترین عزیزش می پذیرد و شکر خدا را به جای می آورد.

و تا زمانی که در بستر بیماری ذکر شکر بر زبان دارد، خداوند بر او حسنه می نویسد!

حرف آخر اینکه از درد گریزی نیست، همان گونه که از خداوند نمیتوان گریخت!

شکرگزار باشیم !

 

 


کلمات کلیدی : روزهای پیش از ظهور